از اینور و اونور...

ای جااااااااانمممممم! چقدر دلم واسه نوشتن تو این خونه ی قشنگ و گرم و نرم و باحال  و شیک و لوکس و خواستنی تنگ شده بود! اما چی کار کنم که هم سرم شولوغه هم کلا به یک حساسیتی دچار شدیم که میایم تو وب... اما راهمون رو کج می کنیم میریم تو فیس بوک! الهی بمیرم واسه وبلاگم یه بند انگشت خاک روش نشسته!

عیبی نداره حالا اومدم گردگیری کنم! بلههههههههه!

چند روز پیش یه نفر یه چیزی بهم گفت برام خیلی جالب بود. کلی توی دلم خندیدم و گریه کردم. با مامان بزرگم صحبت می کردم بهم گفت: "داروگ جان!"  گفتم:"جون داروگ؟"  گفت:" باید یه کاری برام بکنی مامانی!"  گفتم" چی کار؟" گفت: "مامانی  معنی آیات و عبارات نماز رو برام بنویس رو کاغذ...تمیز و خوش خط و درشت که من وقتی نماز می خونم این کاغذ رو بذارم جلوم! معنی هاشو دوست دارم بدونم!"  راستش مامانی بزرگوارم این رو که گفت من چند ثانیه ای قدرت تکلمم رو از دست دادم! وقتی مامانی دوباره پرسید "این کارو می کنی؟" به خودم اومدم و گفتم اره مامانی برات می نویسم!

مامان بزرگ من پنجاه و خرده ای سن داره! از سن پونزده شونزده سالگی هم به طور مرتب نماز می خوند! اون هم نمازی که تو فامیل به نماز جعفر طیار معروفه! اون هم با لهجه ی عربی!  اما معنی چیزایی رو که تو نماز میگه نمیدونه! البته من می دونستم که خیلی ها معنی این جملاتی رو که به زبون اعراب می گن نمی فهمن اما خب شنیدن کی بود مانند دیدن؟ جالب اینجاستکه بارها هم منو امر به معروف کرده که" مامانی! نمازتو بخون!"  آخه یکی نیست بگه: مامانی!

1.      دین یه چیز کاملا شخصیه! 2. راه برقراری ارتباط با خدا برای هر فرد متفاوته! 3. شمایی که حتی معنی حمد و قل هوالله رو نمی دونی از نماز خوندنت چی می فهمی یا مثلا چه آرامشی نصیبت میشه که من رو هم امر به معروف می کنی که نماز بخون؟؟؟

بله امر به معروف! خالا بذارین براتون قدری از امر به معروف بگم! اندر امر پسندیده ی امر به معروف! کی می گه ملت ما امر به معروف و نهی از منکر نمی کنن؟ ماشااالله هزار واشاالله قربونشون نرم ملت ما به سوراخ جیب همدیگه هم کار دارن!

سوار اتوبوس شده بودم برحسب تصادف از این مرز مزخرفی که بین قسمت زنونه و مردونه می کشن رد شدم! خدا منو ببخشه رفتم تو قسمت اقایون ایستادم! آقا این اتوبوس پر شد و پر شد و ملت اومدن جای من بدبخت رو که کلا به پهنای یه تیر چراغ براق هم رو گرفتن و ما رو هول دادن میون یه فوج آقا! چی رو می خواستم براتون بگم؟ آها! امر به معروف! نهی از منکر! حاج آقا روی صندلیش نشسته بود و واسه من عشوه میومد! ابروهای کمندش رو پیچ و تاب می داد و لباشو غنچه می کرد! با روبه روییش حرف می زد و مثلا به در می گفت دیوار بشنوه!

_ دیگه شرم و حیا کجا بود آقا تو این زمونه... دیگه این دختر پسرا شرم نمیدونن چیه که. روشون تو روی ماها باز شده پررو شدن محرم و نامحرم دیگه نمیشناسن...

قدری هم در باب این لباس های جلفی که جوونا می پوشن (مانتوی بنفش منو می فرمودن!) و کمی هم در باب "این ادا اطواراشون" گفت!(احتمالا منظورش به یک لنگه هندزفری تو گوش من بود!) خلاصه گفت و گفت و گفت و در حین گفتنش من رو هم از شراب چشمان شهلایش مست کرد طوری که می خواستم واقعا شرم و حیا رو قورت بدم و هرچی رو که شایسته اش بود بارش کنم که خدا رو شکر کظم غیظ نمودیم و خفه خون گرفتیم (طبق معمول!) که جواب ابلهان خاموشی است! فقط توی دلم از خدا خواستم بهش کمی فهم  و شعور بده ! آخه بی شعور جون اگه این ملت بافرهنگ ما خودشون رو به زور نمی چپوندن داخل اتوبوس من بیچاره هم مجبور نبودم توی جمع گرم و خواستنی شماها بیام!ایشششششششششش! البته حق هم دارن ها! بس که سیستم حمل و نقل توی شهر ما که به تازگی خیر سرش استان هم شده خوب عمل می کنه... ای بابا! ماها که ادعای فرهنگ دانی! می کنیم یه اتوبوس مال محلمون رو که می بینیم نمی دونیم تو دهنمون بذاریم یا دماغمون! نسل قبل ما که جای خود دارن! این هم سخنی بود اندر مزیت های استان شدن دهات کوره! براتون بگم اندر فواید داشتن اینترنت پرسرعت در ایران! یک اینترنت پرسرعتی داریم که... ای بابا! یه ایمیل می خوای بدی باید یه شب تا صبح صبر کنی تا ارسال بشه آخه آدم به کی بگه دردشووووو...! یک صفخه می خواد لود بشه صد بار پیغام میده ترای اگین! ا آخه چند بار ترای کینیم تا شما منت بذاری بر سرما افتخار بدی و لود بشی؟ پرسرعتی خیر سرت؟ خیر سرت! ایششششش! بیا اینم شد آپ ما تازه بازم دارم براتون بگما!حوصله نداری نخون چون بازم می خوام نق بزنم! براتون بگم اندر فواید داشتن شبکه ی قرآن! ما بی کار که میشیم می شینیم سخنرانی های این شیوخ محترم رو گوش میدیم! کلی هم چیز یاد می گیریم! به خدا! مثلا یاد گرفتیم اگه می خوایم بلای آسمانی به سرمون نیاد باید عفیف و متین و پاکدامن باشیم! ما خانوما باید اینطوری باشیما! آقایون راحت باشن چون نزول بلا همش زیر سر ماست من همینجا به نمایندگی از همه ی خانوما اعتراف می کنم! راستشو بخواین این بلای شگفت انگیزی هم که 6 ساله خراب شده رو سر ما و محققان هنوز نتونستن ماهیتش رو تشخیص بدن... بله! اون هم زیر سر ماست! (یعنی این همه رو را من نمیدانم از کجا آوردن! یه بار برگشتن این مزخرفات رو گفتن همه ی ملت به سخره گرفتنشون کافی نبود سخت روی حرفشون پافشاری می کنن! حاج آقا نمیدونم چی چی این سخرانی رو همین چند روز پیش ایراد می کردن!) . براتون بگم اندر فواید داشتن شبکه ی خبر! یه لحظه تصور کنید شبکه ی بی بی سی بیاد توی یه بخش هایی  انجیل بخونه و جملات انجیل رو معنی کنه! یا یه کشیش بیاد موعظه کنه! خیلی خوب و جالب و نایس میشه نه؟ شبکه ی خبر ماهم گاهی از این کارای جالب می کنه! خودم دیدم! به خدا! خیلی هم ایده ی جالبیه اتفاقا! کلا اینطوری بهتره ...بهتره هیچی سر جای خودش نباشه. شبکه ی کودک بحث سیاسی راه بندازه و 20:30 پخش کنه... شبکه ی خانواده برنامه کودک بذاره... ما که اینطوری دوست داریم کلی هم  چیز یاد می گیریم از این صداوسیما حالا شما هی برین من و تو نگاه کنین! دور از جونم پارازیت تماشا کنین! روم به دیوار دکتر کپی ببینین! چی چی ان اینا اصلا؟چرت و پرت! ما که شبکه های این اجنبی های صهیونیست مستکبر ... رو نداریم الحمدلله! از پنجره مون دید داره به خونه همسایه! اینه که قدری در جریان این برنامه های بی محتوا هستیم! بلههههههه! بازم بگم؟ نه دیگه بس است انگشتام درد گرفتن اینقد گفتن! اگر شما تا اینجا منو همراهی کردین و حرفامو خوندین من یک تشکر ویزه می کنم ازتون! واقعا تحمل نق نق های من صبر نوح می خواد! لطف کردین! وبلاگ خاک گرفته مون رو نورانی کردین! دستتون درد نکنه! ما هم اگه دیر به دیر سر می زنیم عفو بفرمایید درگیر امتحانات هستیم! خلاصه اینکه ببخشید سرتون رو درد آوردم! من میرم تا سال دیگه انشالله برمیگردم واسه نق نق!

نظرات 19 + ارسال نظر
معین 1390/03/10 ساعت 01:35 ق.ظ http://ghorghorabad.blogsky.com

داروگ جان از جون مرغ تا شیر آدمیزاد تو این پستت پیدا میشد

بلی بلی پس چی از داروگ جز این انتظار نمی رود!

رامین 1390/03/10 ساعت 02:04 ق.ظ http://www.bermodachat.com

[گل][قلب]سلام!
دوست عزیز ما چت رومی زدیم و دوست داریم که تمام آدم های مهم ایرانی به اینجا بیاند و جمع دوستانه و پر از نشاط را به ارمغان بیاریم!دوستان شما منتظر شما هستند به امید پیروزی شما دوست عزیز!
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفریش ز یک گوهرند
دوستانی که می خواهند لینک بشند به این آدرس برند نظر بدند تا من لینکشون کنم
با تشکر مدیر چت روم
http://www.mojdebaran.blogfa.com

بلی بلی جمعتون حتما دوستانه و پرنشاط خواهد بود دوست عزیز!

پریما 1390/03/10 ساعت 12:00 ب.ظ http://parima2008.blogfa.com

پریما 1390/03/10 ساعت 12:20 ب.ظ http://parima2008.blogfa.com

اره موافقم

چی رو موافقی اونوقت؟

اومدم نظر بذارم در مورد اینترنت پر سرعت خودش زودتر قطع شد !

در مورد بقیه صحبتات من عقیده دارم عده ای هستن که میخوان حماقشونو با بقیه شریک شن

صحه گذاشت رو حرف من دمش گرم
در مورد بقیه باید بگم لطف دارن! واقعا!

روشنک 1390/03/10 ساعت 02:43 ب.ظ

داروگی کم نق بزن پس فردا شوور کردی دوروزه طلاقت می ده هاااااااااااااااااا البته تو که هنوز کوچولویی اما از الان تمرین کن که مثل من نترشی

روشنک جان منم قراره بترشم مگه خبر نداری؟ شوور می خوام چی کار کنم بابا ولموووون کن!

نق نق هایت را که نق دل همه ماست خواندیم

ممنون هم نق نق جان!

rakht 1390/03/10 ساعت 04:51 ب.ظ http://rakht.persianblog.ir

پریدن از این شاخه به اون شاخه رو خوب بلدی
راستی گفتی صبرنوح؟ واسه تموم کردن این پست نیاز به عمر نوح و صبر عیوب داشتیم...که با موفقیت از پسش بر اومدیم

این مملکت حالا حالا ها کار داره تا به جایی برسه... اون آمریکاش که اینقدر آزادی دارن، کلیسا و مذهبیای متعصب از یه طرف و یهودیهای متعصب و سرمایه دار هم از یه طرف چنگ انداختن به ارزش آزادی و دارن خوردش می کنن. دین و سیاست نا جور به هم پیوند خورده... ایران رو که بی خیال... بارون رحمت از صدقه سری حضرت امامه (یه زمانی همایونی بود ..) و زلزله و بلا و بدبختی از معصیت مردم. انتظارت زیاد بالا نره، امید هست ولی نه به این زودی ها...هنوز خیلی کار داریم.
کاشکی همه دودربایستی رو کنار بزارن و بقیه هم حماقت رو!
آدمای آینده بدبخت خواهند بود اگر گیر شرقی ها و امریکایی ها و یا این وسطی ها بیوفتن (با این وضع موجود). اروپایی ها از عقلشون بهتر استفاده می کنن.

موفقیتتون رو در این آزمون تبریک میگم شما به مرحله ی بعد راه یافتید!
ببین با حرفات مواقم 110 درصد اما تو ییهو چرا اومدی تو این خط دوستم؟؟؟ تو هم همچین ییهو عصبانی میشیا!
اره کاشکی منم رودربایستی رو کنار بذارم راحت بتونم حرفم رو بزنم اینطوری یه کم ناراحتم راستش!

rakht 1390/03/10 ساعت 04:51 ب.ظ http://rakht.persianblog.ir

ولی خوب، سخت نگیر
خوش بگزرون

مگه میذارن خوش بگذرونیم

روشنک 1390/03/10 ساعت 10:07 ب.ظ http://khorshidbanoo82.blogfA.COM

داروگی کم نق نق کن وگرنه هیچ کس نمی گیردت بعد ترشیده میشی حالا من بهت گفتم دختر فقط باید از گل و بلبل و این چیزا حرف بزنه

به فدایت تو چرا اینقد غم ترشیده شدن منو می خوری یه بار اون بالا کامنت گذاشتیا حواست هست؟

آریا 1390/03/10 ساعت 11:28 ب.ظ http://shatahiyat2.persianblog.ir

درود
این همه حاشیه رفتی تا ترجمه صلوه یومیه را به مادر بزرگ ندی حیف که منم اهل امرو نهی نیستم وگرنه میگفتم که برو امر مادر بزرگ را اطاعت کن تا رستگار شوی پشت و روی گوش ننداز وگرنه عذاب الهی نازل خواهد شد مگر ندیدی تو جاپان سونامی آمد چون نماز مادر بزرگاشونو ترجمه نکرده بودن اصلا همین موج اسلام خواهی در افریقا و یونان و فرانسه و ونزوئلا فکر میکنی به خاطر چیه چون میرن تو اتوبوس بوس نه نه زن ومرد قاطی میشن نعوذ بالله روم به دیوار حیا رو خوردن شرم وقورت دادن و هدفون توگوششون میذارن و قرطی بازی و چشم چرانی و...
خودمونیم داروگ جان حرفاتو زدی هاااااا.

درود
55 سال نماز رو بدون دونستن معنی خوند بازم بخونه اون دیگه معنی میخواد چیکار
بله دیگه منم که گفتم همه ی این بلایا زیر سر همین دخترای قرطی و بی حیا می باشد!

بشر 1390/03/11 ساعت 11:23 ق.ظ http://zehnneveshte.persianblog.ir

چه توصیفی از وبت کردی!!!!

خدا رو خدا گفتم که عیب نیست بشر جون!

سلام
با احترام به نظر شما و همه ی دوستان و عزیزان.
اما ناصر حجازی همیشه آبی بود و تا ابد آبی خواهد ماند.
مهم ترین ویژگی حجازی که باعث شد همه دوستش داشته باشند و دوستان و دشمنان تحسینش کنند همین بود که یک رنگ بود و یک رنگ ماند.
ممنونم از پیامت
می توانی به صفحه ی فیس بوک من هم سر بزنی.
فیس بوک - فرندزفید - توییتر
اگر خواستی آدرسش را برایت می نویسم.

سلام
آبی یا سبز؟ نمی دونم نظر شما هم محترمه
حتما خوشحال میشم تو فیس بوک باهاتون آشنا بشم

رها 1390/03/12 ساعت 10:03 ق.ظ http://sibkal.blogfa.com/

سلام

وای چه دل پر داری داروگ جون بابا یه ترجمه نوشتن مگه چقدر کار داره که اینقدر اسمون ریسمون بهم میبافی
ولی خداییش ادمای جالبی هستیم بدجورم همه چیمون به همچیمون میخوره از وضع اینترنتمون بگیر تا رسانه ملیمون تا اتوبوس هامون تا تقلید کورکورانمون از بهانه های خندیدنمون از تعطیلات عزاگونمون تا ........... من اگه به نق نق کردن بیفتم کلا دست تو رو از پشت میبندم برو عین بچه ادم یه ترجمه خوش خط وخوانا بنویس مارا هم دچار چالش نکن لطفا

نه یعنی چی رها جون مگه من مترجمم مگه من میرزا بنویسم مگه من عربم من اصلا از این ادا اطوارا خوشم نمیاد نماز رو باید بدون معنی خوند همینطوری عین کتاب قصه بخون و برو این لوس بازیا چه معنی داره یعنی چییییی
شما هم یه نق نق نامه بذار من حاضرم مسابقه بدما‍!

زود تر از یک هفته ولی به روز شد ،

ممنون که خبر دادی خواهم آمد

ان شاالله تا سال بعدی با نق های تازه تری می بینمتون

حتما ! به امید دیدار تا سال بعد

[ بدون نام ] 1390/03/14 ساعت 08:28 ب.ظ

ای وااااااااااااااای فکر کردم اون نیومد خب پاک این یکیو

نه بذار باشه یادگاری باحاله

احسان 1390/03/15 ساعت 03:13 ب.ظ http://bide-majnoun.persianblog.ir

سلام داروگ جان خوبی؟
همه ی نق هات قبوله...ولی کمی مثبت نگر باش عزیزم...به قول rakht حالشو ببر بابا!

سلام ممنون دوستم
من مثبت نگرم! من کاملا مثبت نگرم! راستی نکته ی مثبت کوجاست من بنگرم؟؟؟

فرهاد 1390/03/20 ساعت 01:54 ق.ظ http://lostheaven.blogfa.com

سلام.
واقعا" فیس بوک یه رقیب سرسخت برای وبلاگه. من هم خودم گاهی به این مشکل دچار می شم.
به یه موردی خیلی زیباا اشاره کردی: به نظر من هم بزرگترین مشکل مملکت ما اینه که هیچی سر جای خودش نیست. حالا چرا ؟ نمیدونم.
یه چیز دیگه : وبلاگت و نوشته هات اونقدرزیبا هست که اگه 10 صفحه هم باشه از خوندنش خسته نشیم.
موفق باشی و رها.

سلام
اوهوم خیلی بده هم دوسش دارم هم ندارم منو از کارو زندگی و وبلاگم انداخته
والا درمورد این مملکت خیلی چیزای عجیب غریب هست که هیشکی ازش سردرنمیاره
مرسی ممنونم لطف داری دوست جان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد