گنگه! نمی فهمم!

سلام سلام سلام!

ماه رمضونتون مبارک باشه!

نماز روزه هاتون قبول باشه!

التماس دعا داریم به خدا! برا ما بدبخت بیچاره های از راه بدر شده ی گمراه دعا کنید به صراط مستقیم هدایت شیم! ایشالا هدایت که شدیم سال دیگه جبران می کنیم!

فقط قبل از اینکه سال دیگه سال دیگه ما هم بریم به مهمونی خدا... یکی ما رو روشن کنه... فلسفه ی 16 ساعت گرسنگی کشیدن چیه؟؟؟ دعوا نداریما! داریم با هم صحبت می کنیم! بعله! غرض از 16 ساعت گرسنگی کشیدن و سپس ییهو موجی از غذاهای گوناگون را به شکم سرازیر کردن چیست؟ والا ما بچه که بودیم بهمون می گفتند1ماه گرسنگی می کشیم تا فقرا رو درک کنیم! به خدا عین همین جمله رو بهم می گفتن! حالا ما که یه کم بزرگتر شدیم با خودمون فکر می کنیم که: اولا! یکی باید بره درد فقرا رو بفهمه که هرروز هرروز میگو و خاویار و مرغ بریون و کباب فلان و خوراک بهمان نوش جان می کنه!  این جماعتی که خودشون زیر خط فقر زندگی می کنن... اون بیچاره هایی که ماه به ماه سفره شون رنگ گوشت به خودش نمیبینه... یعنی اونا قراره کی رو درک کنن واقعا؟؟! البته برای اونا از یه جهتی هم خوبه ها! میتونن خرج یک ماه خورد و خوراکشون رو بذارن کنار حالشو ببرن نه؟

حالا یه چیز دیگه! بر فرض که ما 16 ساعت گرسنگی کشیدیم و فقرا رو درک کردیم! خب حالا بعدش؟ بعد از مرحله ی درک کردن قراره چی بشه؟ بعد 1ماه درک کردن هر که رود سوی خودش دیگه نه؟ به نظرتون این درک کردن فقرا دردی رو ازشون دوا می کنه؟؟؟

البته یک عده هم به قصد پاک سازی روح و جسم و این حرفا روزه میگیرن. جالبه! 16 ساعت گرسنگی میکشن بعد واسه هم سفره هایی میندازن که میتونه گرسنگی 32 ساعت جمعیتی رو برطرف کنه! اینجوری هم روحشون سبک میشه هم بهش زیاد فشار نمیاد! احتمالا تئوری همینه! من که چیز دیگه ای به ذهنم نمیرسه! در کنارش پزشکان و متخصصان اسلامی اظهارنظر کردن که 16 ساعت گرسنگی خیلی هم خوبه! به شرطها و شروطها! به شرطی که سحری اینو بخوری افطاری اونو! در حین روزه داری استراحت کنی... باد کولر بخوری... به خودت فشار نیاری... فعالیت نکنی... ای بابا! اون بدبختی که تو گرمای 40 درجه باید کار کنه اون چه جوری روزه براش خوبه آخه؟ مثلا زن باردار روزه نگیره نمیشه؟ آقایون عطوفت و مهربانی؟ اگه از پسش برمیاد حتما باید بگیره؟

بحث تکلیف و این حرفا رو هم بذارید کنار که من کلا با روبات وار از هر امر و فرمانی اطاعت کردن مخالفم!

من یه پیشنهادی دارم! شما اگه میخواید روحتونو پاک کنید و خودتونو از بند غذا رها کنید نیازی به عذاب کشیدن نیست! سفره های رنگینتون رو جمع کنید و این همه بریز و بپاش نکنید! هزار و یک اخلاق زشتی رو که دارید ترک کنید و باعث آزار خلق نشید! به جای سنگ پیش پای هم انداختن همدیگرو دوست داشته باشید که همین از هرغذایی واسه روحتون بهتره! شما اگه دلتو واسه فقرا میسوزه هرکدومتون در حد خودش کمکی بهشون بکنه! چون غذا نخوردن شما دردی از کسی دوا نمیکنه! شما اگه قصد سوزاندن چربی های خودتونو دارید راه های بهتری هم هست به خدا! این راهش نیست!

احکام روزه رو که دیگه نگو! اون روز توضیح المسائل میخوندم... خدایا! نمیدونستم میخوای مهمونی بدی این همه قانون وضع می کنی و خرده فرمایش داری! این مهمونی تو که از صد تا عذابم بدتره! مهمونی زور زوری داریم؟ میشه؟

 از هزار و یک روی آدمای دورو برم خسته ام! امروز با بی رحمی هرچه تموم دلی رو میشکنی و فردا به نیت انجام فرایض دینی و قربة الی الله روزه میگیری و نماز میخونی! عقاید و باورهای منو به مسخره میگیری در حالی که خودت به درد بی باوری دچاری! باورت پوچه! باور نیست تقلیده! تقلید کورکورانه! منو ببخش اگه رفتارم و حرفام باب میل تو نیست! ببخش اگه مث تو پوچ نیستم! کور نیستم! ببخش که حرفای تو آواش به گوش من قشنگ نیست! ببخش اگه وجودت برای من وجودی نیست! کاشکی آدما اونقدر بی وجود نشده بودن که بعد از شنیدن حقیقت به فکر انتقام گرفتن بیفتن! تلافی تو هم واسه من مسئله ای نیست! (مخاطب خاص دارد!)

دوستان باز هم میگم هرچی گفتم صرفا عقاید منه عقاید بقیه هم محترمه. شما هم نظرتون رو بگید شاید من بازهم تونستم پای سفره ی افطار بشینم و بی توجه به پارادوکس های دوروبرم از خوردن زولبیا بامیه لذت ببرم!