I'm tired of everything

حال و حوصله ی نوشتن ندارم. حال و حوصله ی سیاست رو ندارم. از اجنماع بدم میاد. از بحث کردن, انتقاد کردن خسته ام. اینجا یه مدتی خاک می خوره تا من دوباره حس و حالم برگرده...

نظرات 14 + ارسال نظر

حالت خوب میشه ارام باش ارام باش داروگ هنوز زوده جا زدن خسته ای استراحت کن و محکم بلند شو . ابی بنوش تا رمقی دوباره بگیری
از بلاگفا رفتی دیگه کم رنگ شد مطالب وبلاگت چرا ولی من همیشه قلمتت را ستودم
موفق باشی


روشنک 1390/03/30 ساعت 08:22 ب.ظ

حالت خوب می شه عزیزم.......................چاره ای جز زندگی توی این مملکت نداری خوب می شی

بوی گندم . . . 1390/03/31 ساعت 12:16 ب.ظ

امیدوارم زود برگردی ُ‌خیلی زود .

من اگر بنشینم ُ‌تو اگر بنشینی ُ‌چه کسی بر خیزد !

من هم خسته می شدم و ناراحت و ژشیمان ُ‌شاید هم نتونیم کاری رو ژیش ببریم و بگیم فقط نقد و فقط نوشتن ُ ولی هر کس به اندازه خودش وظیفه ای داره ُ‌ اگر قرار باشه از همین حالا زودی جا بزنی که چیزی درست نمی شه ُ‌نقد باید باشه . خسته شدی می دونم یکم استراحت کن و نفس بکش ُیکم برو بیرون و در جایی خلوت و ارتفاع فریاد بزن و خسته گی هات رو بریز بیرون.

این خانه نباید به خاک حوردن برسه ُ‌منتظر نوشته ت هستیم. شک نکن دوست من.

در انتظار داروگ . . .

سوریا 1390/03/31 ساعت 06:05 ب.ظ http://soorya.blogfa.com

سلام

هم میهن درود.
با مطلب «دولت ابوعطا میزند و مجلس ماهور» و کاریکاتور «بازی با آتش» به روز هستیم.
با تشکر از حضور و پیام گرمتان.
باز هم منتظر حضورتان هستیم.
موفق باشید.
پیروزی با ماست.
پاینده ایران

آریا 1390/04/02 ساعت 09:34 ق.ظ http://shatahiyat2.persianblog.ir

اینم یه جور فی ل ت ری نگه

فرهاد 1390/04/02 ساعت 07:38 ب.ظ http://lostheaven.blogfa.com

واقعا" نمی دانم چی بگم. چون می دانم که راه سختیه وقتی بخوای تو این ظلمت و تاریکی با یه چراغ یه شهر خاموش رو رشن کنی. از همه سخت تر اینکه اهالی اون شهر ندانند و نخواهند بدانند که در ظلمت مطلق گرفتارند.
اما اگه تو که یه داروگی خسته بشی پس ما چی بگیم؟ تو نوید باران ندی پس کی بده؟ خودت می گی این ابر بارانیست. اگه داروگ ما خسته بشه؟؟؟
قاصد روزان ابری ... داروگ ... کی میرسد باران؟

هم میهن درود.
با مطلب «شب به یاد ماندنی» به روز هستیم.
با تشکر از حضور و پیام گرمتان.
باز هم منتظر حضورتان هستیم.
موفق باشید.
پیروزی با ماست.
پاینده ایران

سلام دوست عزیز
خوبی؟
وبلاگت خیلی باحال و قشنگه
اگه دنبال مطالب با حال و آموزنده می گردی یک سر به وبلاگ ما بزن.

از کنار بهار می‌گذشت
که باد نیمه‌جان سردی
دستش را گرفت و گفت
من می‌روم
تو بمان

سلام
خیلی وقت است نمی آیی.
خوشحالم می شوم شعرم را بخوانی و نظر بدهی.
شاد باشی و شاداب

بوی گندم . . . 1390/04/04 ساعت 11:19 ق.ظ

سلام...

خسته گیتان رفع شد ؟!

امیدوارم برگردی ، خیلی زود...

rakht 1390/04/05 ساعت 06:34 ب.ظ http://rakht.persianblog.ir

آخه بحث کردن با بعضیا...حتی وقتی مینویسی و یه جورایی مخاطبت اونا هستند..واقعا خسته کنندست، اعصابت رو بهم میریزه.. از اینکه باید کوتاه بیای و تا بفهمن..و اگرم کوتاه تیای و حرفت رو راحت بزنی ، فقط مخالفت و تعصب بیجا ببینی.

به نظر من اول با کسایی بحث کن که فکر می کنی حرف همدیگه رو می فهمید. خیلی لذت بخشه، حتی وقتی با هم مخالف باشید.
خوش بگذره و سخت نگیر

بوی گندم . . . 1390/04/05 ساعت 09:07 ب.ظ

سلام دوست عزیز...

بوی گندم به روز شد . . .

به قلم م.سیاوش

لباس شخصی...

هنوز نیامدید ؟؟؟؟؟/؟؟!

سلام داروگ جون نوه گل خودم
ببینم از فیس بوک چی؟؟ از اونم بدت میاد؟؟

نهههههههه! من داروگ هستم... مرکز مدیریت بلاگ اسکای! ای لاو یو فیس بوک!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد